آن چند درصد
توی مترو ایستاده بودم که مطابق همیشه صدای دستفروشها بلند بود. یکیشون میگفت هدفون هزار تومن (اگر درست خاطرم باشد). بخر که مفته! به بغلدستیام که فرد میانسالی بود عرض کردم احتمالا یکبار مصرف باشد این هدفونها (توی دلم هم گفتم خخخخخ). اون آقا گفت نه اتفاقا. ممکن است همیشه برایت کار کند. حتی ممکن است کیفیتاش آنقدرها هم بد نباشد و ۸۰ درصد یک هدفون خوب صدا داشته باشد. اما اون چیزی که تعیین کننده است همان چند درصد باقیمانده هست. اونجایی که ریزترین صداها شنیده میشود. اونجایی که از کیفیت صدا همراه با جزییاتش لذت میبری. اونجاست که قیمتها بالا میرود. خیلی بالا. مثلا داخلاش از جنس طلا یا فلان فلز گرانقیمت باشد.
حرفاش خیلی برایم جالب بود. من دقت نکرده بودم تا آن موقع. مثلا شما سوار یک خودروی معمولی میشوید و کارتان هم راه میافتد. بیس خودروها همه یکی هست. موتور، فرمان، چرخ، صندلی. حتی اندازه خودرو. و هیچ مشکلی هم نداری. اما چه میشود که یک خودرو قیمتش ده برابر یا بیشتر میشود. این همان چند درصد باقی مانده هست.
شاید انسانها نیز همینگونه باشند. ظاهرا همه ما یک جور هستیم. تا یک حدی قیمتهایمان آنچنان تفاوتی ندارد. اما در حقیقت با آن چند درصد باقی مانده هست که عیار و ارزشمان حسابی تکان میخورد. آنجایی که برای رسیدن از ۸۰ به ۸۱ باید چه بسیار که زحمت کشید و خون دل خورد. مثلا آنجایی که همه فریب میخورند اما تو نه. آنجایی که همه عصبانی میشوند اما تو نه. آنجایی که همه یک جور میاندیشند اما تو نه! آنجایی که همه میترسند اما تو نه. آنجایی که تو چیزی را میبینی که بقیه نه. آنجایی که تو چیزی را میدانی که بقیه نه. یا شاید چیزهای ظریفتر و مهمتر. اینها همان چند درصدی است که قیمتات را چند برابر میکند!