صابر

چای می‌خورین یا قهوه؟

زندگی عینکی

سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۵۳ ب.ظ

اگر درست خاطرم باشد سال دوم راهنمایی بود که با پدر رفتیم برای خرید عینک. سلیقه پدرها اینجوریه که جنس هر چی ارزون‌تر باشه خوشگل‌تره! پدرم بهانه می‌کرد که اولین عینک بهتره سفت و محکم باشه چون توی تجربه نخست احتمال آسیب دیدنش بالا هست :) ;) از میان عینک‌ها بالاخره یکی رو انتخاب کردیم. عینک که چه عرض کنم دسته بیل!

درشت، سنگین، ضخیم، و بدتر از همه زشت! از این مدل‌ها که تکیه گاهش روی (بالای) دماغ بود و از فرط سنگینی هی پایین میفتاد، جوری که جای خطش روی دماغم مونده بود! هیچی دیگه توی کلاس همیشه با خجالت عینک رو از اون قوطی مسخره‌اش بیرون می‌آوردم و دعا می‌کردم هر چه زودتر کلاس تموم بشه تا من هم از شر این کوفتی خلاص بشم. گذشت تا سال بعدش بنا بر این شد که خودم یه عینک خوب به سلیقه خودم بگیرم.

حالا در نظر بگیرید که چقدر من با عینک قبلی دشمن بودم و از شکل و شمایلش فراری. عینک جدیدی که گرفتم بدون فرام، به شدت سبک جوری که اصلا حسش نمی کردم، بسیار باریک و کاملا ظریف بود! روزهای نخست کِیف می‌کردم. اصلا دلم می‌خواست همیشه روی چشمم باشه. احساس خوش تیپی می‌کردم! تا اینکه خیلی زود زوارش در رفت. عینک بدون فرام به پیچش وصل است. این هم زرت و زورت پیچش شل می‌شد. جوری که بهِم می‌گفتن فلانی عینکت کج شده یا داره میفته! من هم یه دونه پیچ گوشتی ریز همیشه همراه داشتم و مشغول سفت کردن پیچ هایش. اعصاب نگذاشته بود. بلی من توی انتخاب این عینک از این ور بوم افتاده بودم! هر چی عینک قبلی زمخت و محکم بود عوض اش این یکی شل و وارفته! یه روز گلاب به روتون توی مستراح تا سرم رو انداختم پایین، عینک زبان بسته که همیشه با بدبختی و مصیبت به صورت ما چسبیده بود، اون دستان ظریفش دیگر تاب نیاورد و بدن نحیفش با سختیِ سنگ تباهی آشنا شد! حالا من مانده بودم و عینکی که از میانه به دونیم جدا شده!

گذشت تا عینک سومی گرفتم که تمام فریم بود و کمی ضخیم و نه چندان زیبا. این هم از بد حادثه نصف شد. تا بالاخره عینک آخری که تقریبا تعادلی شد بین زیبایی و استحکام و کاربرد.

زندگیِ عینکی است دیگر!

  • صابر راستی کردار

اجتماعی

نظرات (۱۶)

فکر کنم تموم کسانی که عینکی شدن یه سری از این خاطره های بانمک دارن!
هر وقت کسی از خاطرات عینکی شدنش تعریف می کنه یاد درس "کباب غاز " از محمدعلی جمالزاده که تو کتاب فارسی یکی از سالهای دبیرستان رشته ی ادبیاته می افتم . داستان شیرینی که در اون مصطفی نامی خاطرات عینکی شدنش رو تعریف می کرد .
مثل اینکه اسم داستان رو اشتباه نوشتم . درستش اینه :
قصه ی عینکم- اثر رسول پرویزی
پاسخ:
قصه‌اش را الان خواندم. عالی بود. متشکرم.
سلام اقا صابر من میخوام فونت صمیم رو برای وبلاگ بذارم
باید چیکار کنم؟
خواهش می کنم به طور دقیق توزیع بدید
پاسخ:
سلام
برای این منظور اتفاقا پست وبلاگی نوشته‌ام و مراحل رو توضیح داده‌ام.
-> تغییر-فونت-وبلاگ-به-زبان-ساده
پیروز باشید
من روش ساده و میانبر رو امتحان کردم نمیشه
روش طولانی رو هم امتحان کردم نمیشه
چرا جواب نمیدید
هر کاری میکنم نمیشه
پاسخ:
حقیقتش من راه دیگری به ذهنم نمیرسه.
نمیشه ویدئو تغییر فونت بلاگ بیان بسازید
پاسخ:
متاسفانه برایم مقدور نیست. طبق راهنما پیش برید به مشکلی برنخواهید خورد.
update: می تونید اسم قالبی که توی بلاگ بیان استفاده می کنید رو بهم بگید تا براتون فایلش رو آماده کنم.
سلام
قالب ستون
فونت صمیم
پاسخ:
سلام
دو خط زیر را در قسمت "قالب -> ویرایش CSS قالب فعلی" وارد کنید:

@import "https://fontup.ir/css?fonts=Samim:400|Samim:700"
* { font-family: samim !important; }
سپس ذخیره کنید. این کار را احتمالا برای قالب‌های دیگر هم می‌توانید انجام دهید.
این سایت قلم های زیادی در اختیار شما قرار می دهد:
https://fontup.ir
کجای css قرار بدم
خط اول؟
پاسخ:
تفاوتی نمی‌کنه. همان ابتدا.
سلام داداش این عالی بود
حالا چطور می تونم هر فونتی که می خوام رو مثل این کد در بیارم و بعد در css بذارم؟
جوونترکه بودم بیشتردوست داشتم کاش منم عینکی بودم اماالان نه....
پاسخ:
خدا رو شکر که عینکی نشدین.
  • بهراد ایکس
  • عینکی بودن شاید پر از دردسر باشه ولی شیرینه! خداییش عینک خیلیارو خوشتیپتر از چیزی که هستن نشون میده. حتی من راجب این هم فکر کردم، مردم با عینکی ها متفاوت تر برخورد میکنن. کلن عینکی بودن خوبه آقا :))
    پاسخ:
    چی بگم! ما هم مجبوریم دلمون رو به حرف‌های شما خوش کنیم و خیال کنیم مثلا خوش تیپ‌تر به نظر می‌رسیم :) چاره دیگه‌ای نداریم :D
    سلام من کد بالا رو که دادید وارد کردم اما فونت تغییر نمی کنه
    پاسخ:
    بالاخره دنیا همیشه بر وفق مراد نمی‌چرخه :)
    وااااای من میخوام عینکی بشم🤓
    دعا کنید عینکی بشم ⊙_⊙
    یعنی به قدری من دیوونه م ...... ولی خدایی خیلی عینکو دوست دارم😎
    پاسخ:
    دعا می‌کنم عینکی نشید چون اذیت می‌شید.
  • alirezaaheni 👦👦
  • منم عینکی ام :)
    پاسخ:
    :)
    خود عینک یکطرف زمانی که عینکت میشکنه خیلی دردسره داره.
    پاسخ:
    درسته انگار که عینک عضوی از بدن شده.
    منم عینکیها رو دوست دارم
    پاسخ:
    8-)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی

    saber.rastikerdar بر روی جی‌میل گوگل
    github.com/rastikerdar
    twitter.com/rastikerdar
    instagram.com/rastikerdar